معنی براد پیت

بازیگر فیلم درخت زندگی

بازیگر (1964، شانی اوکلاهما- آمریکا) تحصیلاتش را در رشته روزنامه‌نگاری به پایان برد. تا پیش از آن که در نوزده سالگی در جست‌وجوی موفقیت راهی لس‌آنجلس شود، به این که روزی بازیگری را پیشه خود سازد، حتی فکر هم نکرده بود. ریدلی اسکات در سال 1989 با سپردن نقشی فرعی ولی چشم‌گیر در فیلم جاده‌ زنانه تلما و لوییز، او را به عنوان یک بازیگر به همگان شناساند. از فیلم‌هایش: مثل یک قاتل زنجیره‌ای در کالیفرنیا، هفت، دوازده میمون، خوشبخت با هم، خانم و آقای اسمیت، هفت سال در تبت، ربودن، افسانه‌های پاییز، گفت‌وگو با خون‌آشام.

براد. [ب ُ] (ع مص) ضعیف دست گردیدن. || رسول ساختن. || تگرگ زده شدن. برد القوم (بصیغه ٔ مجهول)، تگرگ زده شدند، و همچنین بردت الارض، تگرگ زده شد زمین. || (ص) سرد. (از منتهی الارب).
- ماء براد، آب سرد. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (آنندراج).

براد. [ب َرْ را] (ع ص) کوزه ٔ آب سردکننده. (مهذب الاسماء). سردکننده. خنک کننده. و رجوع به بُراد و بَرْد شود.

پیت پیت. (اِ صوت) پچ پچ. نجوی. زیرگوشی. سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد.

پیت. (اِ) در تداول مردم قزوین، پیچ پیتلی.

پیت. (اِخ) نام دریاچه ای در قطعه ٔ دومینیون واقع در آمریکای شمالی. (قاموس الاعلام ترکی).

پیت. (اِخ) نام طبقه ای در جزیره ٔ پنجم از دیبات هفتگانه. (رجوع به ماللهند بیرونی ص 127 شود).

پیت. (اِ) پت. عُثه. بید. کرمی که در جامه افتد و تباه کند. مته ٔ پشم. سوس. (منتهی الارب).

پیت. (اِخ) نام نهری در جمهوری کالیفرنی از جماهیر متفقه و منبع عمده ٔ رود ساکرمنتو. (قاموس الاعلام ترکی).

پیت. (اِخ) نام تنگه ای است در انتهای جنوبی شیلی در کشور ماژلان و در بین جزیره ٔشاتام و ساحل پتاگونیا و آن از سوی شمال غربی بجانب جنوب شرقی امتداد یافته است. (قاموس الاعلام ترکی).

پیت. (اِ) پیپ. چلیک. چیلیک. تُنکه. خنب فلزین. چلیک فلزی (آهنی، حلبی) برای نفت و روغن و امثال آن. ظرف از حلبی یا تنکه ٔ آهن مکعب مستطیل شکل برای حفظ و حمل نفت و روغن و مانند آن دو.

پیت پیت کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی. بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی. (فرهنگ نظام). پچ پچ کردن.

یخچال

(اسم) سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری در نیابد پچ پچ زیر گوشی.

619